- پایین آمدن
- نزول، تنزل
معنی پایین آمدن - جستجوی لغت در جدول جو
- پایین آمدن
- بزیر آمدن فرود آمدن پیاده شدن هبوط منحط شدن انحطاط مقابل بالا رفتن، خوابیدن و فرو ریختن سقف و دیوار و مانند آن رمبیدن: سقف و دیوار و مانند آن رمبیدن: سقف خانه ام پایین آمد، کم شدن ارزان شدن نازل شدن: هزینه پایین میاید. یا پایین آمدن از خر شیطان
- پایین آمدن ((مَ دَ))
- به زیر آمدن، فروریختن سقف، ارزان شدن، کاهش قیمت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرود آوردن بزیر آوردن هبوط دادن هابط کردن
گیر آمدن پای بچیزی چنانکه شخص از حرکت باز ماند بند شدن پای بچیزی
Down, Lower
спускаться , понижать
hinuntergehen, senken
спускатися , знижувати
schodzić, obniżać
向下 , 降低
descer, abaixar
scendere, abbassare
descendre, abaisser
naar beneden gaan, verlagen
ลงมา , ลด
menurunkan
नीचे जाना , नीचे लाना
לרדת , להוריד
下がる , 下げる
내려가다 , 내리다
kushuka, kushusha
নিচে নামানো , নামানো
نیچے آنا , نیچا کرنا
treten
calciare