جدول جو
جدول جو

معنی پایین آمدن - جستجوی لغت در جدول جو

پایین آمدن
نزول، تنزل
تصویری از پایین آمدن
تصویر پایین آمدن
فرهنگ واژه فارسی سره
پایین آمدن
بزیر آمدن فرود آمدن پیاده شدن هبوط منحط شدن انحطاط مقابل بالا رفتن، خوابیدن و فرو ریختن سقف و دیوار و مانند آن رمبیدن: سقف و دیوار و مانند آن رمبیدن: سقف خانه ام پایین آمد، کم شدن ارزان شدن نازل شدن: هزینه پایین میاید. یا پایین آمدن از خر شیطان
فرهنگ لغت هوشیار
پایین آمدن
((مَ دَ))
به زیر آمدن، فروریختن سقف، ارزان شدن، کاهش قیمت
تصویری از پایین آمدن
تصویر پایین آمدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پایین آوردن
تصویر پایین آوردن
فرود آوردن بزیر آوردن هبوط دادن هابط کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاگیر آمدن
تصویر پاگیر آمدن
گیر آمدن پای بچیزی چنانکه شخص از حرکت باز ماند بند شدن پای بچیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایین آوردن
تصویر پایین آوردن
Down, Lower
دیکشنری فارسی به انگلیسی
спускаться , понижать
دیکشنری فارسی به روسی
спускатися , знижувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
naar beneden gaan, verlagen
دیکشنری فارسی به هلندی
नीचे जाना , नीचे लाना
دیکشنری فارسی به هندی
নিচে নামানো , নামানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
نیچے آنا , نیچا کرنا
دیکشنری فارسی به اردو